النا طلاالنا طلا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

النا خوشگله کیجـــــــــــــا

احوالات پریدخت

  سلام الهه نازم النای طنازم قربونت برم عشق پشمکی مامان این روزها بس که سرگرم عاشقی باهمیم وقت نمیشه بیام بنویسم البته این مطلب رو هفتمین باره که دارم مینویسم بخاطر اینکه نت قطع و وصل میشه تازشم بحمدالله کامپیوتر ترکیده دارم با گوشی پست میزارم خداکنه اینبار نپره ذخیره خودکار هم که کلا کشکه حالا بریم سراغ شیرین کاریهات گلابتونم   جدیدا تا یه چیزی میشه میگی وای وای وای  به همه نی نی های پسر هم میگی دادا البته ما بهت یاد ندادیم خودت با درک بالایی که داری این اسمو واسشون انتخاب کردی   وسایل رو زیر لباست قایم میکنی و میگی : نی  بعععع(نیست  ررررفت)همه چیزو گردن اینو تون میندازی مثلا میپرسم کی لباست کثیف ...
18 آذر 1393

اين روزها.......

چندتا عكس از اين چند روز هست كه واست ميزارم 30ابان تو باغچه مون سبزي كاشيديم شمام بدجوري داري نظارت ميفرمايي مشتي  بالاخره موفق شديم يه مرغ محلي اصيل و بدون دارو برات بگيريم كه دلمون نيومد زودي بكشيمش با همه ي كثيف كاريهاش گذاشتيم يكي دو روزي نيگاش كني ولذت ببري  اينجام داري موچ موچ ميكني خدا ميدونه چقدر خوشحالي بودي از ديدنش پدر دخمري به محض اينكه بابايي بياد خونه هدايتش ميكني براي رانندگي  راستي عسلم اين تي تي هم تازه برات دوخيدم بلـــــــــــــه مباركمون باشه فتح قلل جديد منزل توسط شما ديگه جاي بكري برات نمونده همه جا ميري ماشالله دالي ديروز داشتي عصرن...
4 آذر 1393

پايان16ماهگي -ورود به ماه هفدهم و اتفاقات عجيب

سلام دختر غيرقابل پيش بينيه من قبل از هر چيز بايد عذر خواهي كنم كه اينقده دير اومدم وبت و بعدش توجيح: يه 8روزي مديريت مشكل داشت بعدش من سرما خوردم و روز بعدش هم شما سرماخوردي و من نتونستم بيام عكساي اين چند وقت رو برات بزارم  حالا جا داره كه يه تبريك جانانه به دختر 16ماهه ام بگم 16ماهگيت مبارك فرشته كوچولوي من كيك 16ماهگيت هم دستپخت خودم بود شرمنده ديگه اجازه ندادي بهتر از اين تزيينش كنم منم ديدم نميزاري سريع رو اوردم به گيلاس  توت فرنگيهاي فريزرم   عاشق روكش فوندانت شدي و تا درستش كنم امون نميدادي هي ميگفتي  ام ام  به به به به    منم سريع بريدم بهت دادم و فقط روكش كيك رو خوردي...
28 آبان 1393
1