النا طلاالنا طلا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

النا خوشگله کیجـــــــــــــا

روزت مبارک مهربون ترین بابای دنیا

             دخـتــَــر کـه بــاشی میـدونـی اَوّلــــیـن عِشــق زنـدگیـتــ پـــِدرتـه دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مُحکــَم تــَریـن پَنــآهگــاه دنیــآ آغــوش گــَرم پـــِدرتـه دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مــَردانــه تـَریـن دستــی کـه مـیتونی تو دستـِـت بگیـــری و دیگـه اَز هـــیچی نَتــَرسی دســــتای گَرم وَ مِهـــــرَبون پـــِدرتـه هَر کـجای دنیـا هم بـــاشی چه بـاشه چـه نبــاشه قَویتــریـن فِرشتــه ی نِگهبـــان پـــِدرته   ...
13 ارديبهشت 1394

خاطرات نیمه اول اردیبهشت

یه  چندتا عکس از این روزها میزارم سعی میکنم مختصر توضیحی ضمیمه عکسها کنم بله طبق معمول بازم پارک.... یه روز که هوا خیلی گرم بود با داداشی های عزیز که عاشقشونی و همینطور محیا جون که اسمش صبح تا شب رو لباته مثل همیشه با ابراز احساسات شما یه کوچولو مشکل داریم قبل رفتن به پارک نزدیک خونمون !!! آخه این روزها قدم زنان میریم پارک وای که جه لذتی داره    حالا برات بگم از جوجه رنگی های داداش سبحان که بخاطر علاقه شدیدت هدیه اش کردن به شما و خیلی خیلی دوسشون داری االبته اصلا بهشون دست نمیزنی مثل خودم میترسی  نیگا کن چطور بالشت  گذاشتی رو پات عروسکتو داری میخوابونی در حالی که &...
13 ارديبهشت 1394
1