النا طلاالنا طلا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره

النا خوشگله کیجـــــــــــــا

شهريور نامه

1393/6/22 2:05
نویسنده : مامان مطهره
785 بازدید
اشتراک گذاری

سلام همه زندگي مامان نيمه دوم شهريور هم رسيده و چيزي به پايان فصل تابستون نمونده منم كه طبق معمول دير اومدم و مجبورم يه كوشمولو خلاصه كنم چون ماشالله اينقده شيطون بلايي و يه نمه شلخته كه ديگه وقتي برام نميمونه بيام وبتو اپ كنم به لطف شلخته بازي هاي شما خونه تكوني هم رفته تو برناممون كه ديگه حسابي سرم شلوغه منم يه خلاصه از روزهاي شهريوريت رو برات به تصوير ميكشم

تجربه اولين دريا توسط خانم گل من تو 14 شهريوردريا فرحاباد ساري بود كه ما با خانواده عمو جواد رفتيم پلاژو خيلي خوش گذشت تا عصر لب دريا نرفتيم و تو محوطه بوديم

عكس پايين مربوط ميشه به اول صبحي كه رسيديم انگار يكي كوكت كرد و تا شب ميدويدي و ميچرخيدي

 

يه كم كه گذشت شما و نريمان جوني اين شير اب رو پيدا كردين 

بعده ناهار هم رفتيم ساحل خيلي دلم ميخواست عكس العملت رو ببينم واقعا هم ديدني بود اينقده خوشحال شده بودي كه جيغ ميكشيدي و با ذوق دريا رو به ما نشون ميدادي

با عرض شرمندگي چون همون صبح متوجه شدم قراره بريم دريا وقت نشد برات مايو بدوزم 

بيشتر بغل خاله جوني بودي 

عاشق نگاه عاشقونه دو تا عشق قلمبه

بعدش هم چون دريا مواج بود مجبور شديم بريم استخرش كه فوق العاده بود اما متاسفانه عكس ندارموقتي هم كه برگشتيم يه سر رفتيم باغ وحشش

اينجام تو محوطه گذاشتمت رو نيمكت بشيني لحظه اي طاقت نياوردي داري مياي پايين

ديگه كم كم هوا تاريك شد و برگشتيم خونه

اين تي تي خوشمل هم تازگي هابرات دوخيدم

مامي فداي ژست گرفتنت شه دختر 

باربي مامان پاش به خونه مامان شيرين برسه فضولي هاش همون ابتدا  شروع ميشه

توجه كن هنوز كفشات تو پاته چيزايي كه ميخواستي برداشتي مستقر هم شدي

بالاخره بعد از كلي حقه و كلك هاي مختلف موفق شدم شير گاو رو بهت بخورونم اخه بدت مياد همه جوره با همه ي طعم ها مدل ها امتحان كردم با همه مدل ظرف اما از اونجايي كه به ني علاقه داري نوشيدن با ني جواب داد حتي در مورد اب ميوه البته خودت بلد نيستي و من بايد از زير پاكتو فشار بدم

با همين كلك مزه شير رو پذيرفتي و با در اوردن ني و اين حركت منو به وجد اوردي

چند شب پيش بابايي كه خواب بود ميرفتي حولتو ميزاشتي رو سرت بابايي و باهاش دالي بازي ميكردي

بعدش هم ابراز علاقه

و اما تولد اليسا جوني كه ديروز بود و با خاله جون مينا رفتيمو خيلي بهمون خوش گذشت

اين لباس جغدي رو كه ست تم تولد اليساجون بود برات دوختم 

پشت لباست رو هم قرار بود يه جغد خوابيده با چشاي بسته تيكه دوزي كنم كه يه كوچولو تنبليم اومد

قبله رفتن حتي يه لحظه هم وا نميستي كه ازت عكس بندازمخسته

 

قربون ناي ناي كردنت با اون ناخون هاي لاك زدت

تولدت مباركككككككككككككككككككككككككك اليسا جونجشن

اميدوارم مثه منو خاله فيروزه دوستاي خوبي واسه هم باشين

با ارزوي سلامتي واسه هر چي ني ني تو دنياست

بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسبوس

(((بعدا ميام و سر فرصت كلي از پيشرفتهاتو كارهاي بامزت برات ميگمبوس بايبای بای)))

پسندها (4)

نظرات (4)

ساعت نیک
22 شهریور 93 8:15
سلام ماشالله به این دختر خانم ناز و زیبا و مادر با سلیقه اش از ساعت های دیواری مخصوص اتاق کودک دیدن کنید حتما خوشتون میاد
مامان مطهره
پاسخ
ممنون حتما ميام
سمیه مامان اسماء کوچولو
22 شهریور 93 18:33
سلام جغد کوچولو فداتشم دریا خوش گذشت؟ همیشه به تفریح گل من
مامان مطهره
پاسخ
متشكر خاله جون جاي شما خالي بود
مامان مهدیه
23 شهریور 93 1:21
ای بابا هنرمند عجب لباسهایی میدوزی واقعا" قشنگن
مامان مطهره
پاسخ
مرسي خانمي چشات قشنگ ميبينه
سمیه مامان اسماء کوچولو
27 شهریور 93 1:41
از دستم ناراحتی؟؟؟؟؟؟ قبلا مهربونتر بودی هرچی هست بگو من طاقتشو دارم
مامان مطهره
پاسخ
چرا همچين فكري كردي دوست؟ اخه مگه من با تو چه كردم ؟؟؟