النا طلاالنا طلا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

النا خوشگله کیجـــــــــــــا

اواخر ماه دوازدهم

1393/5/21 17:53
نویسنده : مامان مطهره
515 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزيز دردونه 

روزهاي پاياني ماه دوازدهم هم به شيريني عسل و به سرعت برق و باد داره ميگزره و شما روز به روز داري خانم تر ميشي ماشالله بهت از هوش و زرنگيت هررجي بگم كم گفتم اينقده بلايي و طي روز كارهاي جديد ياد ميگيري كه من خيلي هاشو يادم ميره برات ثبت كنم مثلا اينكه ميگي اسب يا اينكه صداي هاپو رو در مياري  ويا اينكه به دوربين عكاسي ميگي عكس يا فرق گوشي تاچ و معمولي رو از هم تشخيص ميدي و فقط رو صفحات گوشي هاي لمسي رو با انگشت كوچولوت لمس ميكني 

خودكفا شدي و خودت با ليوان اب ميخوري تو حموم خودتو ميشوري تازه قبلش مثلا به دستات شامپو ميمالي يه كمكم حقه باز شدي هر وقت ميخواي از اتاق بري بيرون و بهت اجازه ندم ميري پيش در پوشكتو ميچسبي و ميگي جيش يعني بريم بيرون منو بشور اما به محض اينكه در وا شه ميري سمت كفشها

جمعه هم كه بابايي خونه بود و رفت تو حياط شاهكار شمارو بشوره واسه نظارت تشريف بردين

اين لباس رو هم تازگي برات دوختم مباركت باشه نازگلكم

بعدشم بردمت تو حياط موقع بازي ازت عكس انداختم

قربونت برم كه تمام فكروذكرت ددر رفتنه واينجور باي باي ميكني

دو شب پيش هم عروسي دوست بابايي دعوت بوديم كه چون دير متوجه شدم كه دعوتيم و اينكه كسي رو نميشناختم نميخواستم برم اما بخاطر اينكه شما دلت وا شه يهويي تصميم گرفتم كه بريم تا شما امادگي واسه عروسي دايي جون داشته باشي اونجام خيلي بهت خوش گذشت الش كه خواب بودي و تو اون سر و صدا به زور بيدارت كردم

اما بعد كه بيدار شدي گذاشتمت پايين تا كل تالارو بدويي و شاد باشي البته خودمم قدم به قدم باهات ميومدم و ازت جدا نميشدم كلي وسط ديسكو رقصيدي و خنديدي و با ديدن بچه ها ذوق كردي رو نوك انگشتاي پاهات واميستادي و ميخواستي ببوسيشون كلا خيلي بهت خوش گذشت

بعدشم كه لباستو كثيف كردي اين همرام بود تنت كردم دوباره رفتي بازي اين پسر كوچولو هم باهات دوست شده بود

امروز صبح هم كه از خواب پاشدي رفتي سراغ كيفم و نميدونم چجوري رژلب برداشتي و اين بلا رو سر خودت اوردي

دوستت دارم شيطون بلاي ناقلابوس

تا بعدبای بای

پسندها (6)

نظرات (10)

**مامان آزیتا**
21 مرداد 93 21:13
سلام مطهره جان ممنونم که بهمون سرزدی چه لباس خوشگلی هم برای الناجونم دوختی دستت دردنکنه انشاالله عروسی خودت خاله
مامان مطهره
پاسخ
سلام ازيتا جون ما هميشه بهتون سر ميزنيم فدات شم مرسي بابت دعاي قشنگت عزيزم
مامان مهدیه
21 مرداد 93 21:15
چه لباس خوشگلی چقدر هم بهش میادآفرین به این دختر خانم که خودش کارهاشو میکنه
مامان مطهره
پاسخ
چشاتون خوشگل ميبينه مرســـــــــــي
مامان صفورا
22 مرداد 93 8:57
سلام واااااااااااااااااااااای نمیدونی اشق لباس تازش شدم خیلی نازه مامانیش النا هم قشنگی این لباسو دو چندان کرده قربون رژ زدنت
مامان مطهره
پاسخ
سلاااااااام دوست مرسي چشاتون قشنگ ميبينه قربونت برم اينم از طرف ما
مامان منصوره
22 مرداد 93 15:48
سلام خوبی عزیزم،آره منم بهشهری هستم،چه تفاهمی النا،کجایی بهشهر میشینی،اگه دوست داری تو خصوصی اطلاعات بده بیشتر آشنا شیم
مامان مطهره
پاسخ
سلام مرسي همشهري عزيز برو خصوصي
مامان خدیجه
25 مرداد 93 8:04
النا جون خوش تیپ شدی خاله دست مامانت درد نکنه
مامان مطهره
پاسخ
مرسي خاله لطف داري
سمیه مامان اسماء کوچولو
25 مرداد 93 15:11
هی لباس خشگل بدووز خوشبحال مامان منصوره
مامان مطهره
پاسخ
واي نگين تورو خداخجالت ميكشم ولي نه جون شما با اين النا نميشه هيچكاري كرد
مامان النا
27 مرداد 93 23:46
چه دختر نازی.چه مامان هنرمندی هم داره. اگه دوست داشتی با هم تبادل لینک داشته باشیم.
مامان مطهره
پاسخ
متشكر از تمجيدتون حتما عزيزملينكي
سوگندجونی
30 مرداد 93 10:38
واییی چ خانم شدی جیگر طلا
مامان مطهره
پاسخ
مرسي سوگندجوووووووووووووووووووونم
مامان ارمیا تپلی
30 مرداد 93 17:59
سلام چه دختر خوش تیپی چه لباسای خوشگلی میتونم ازت سوال کنم مدل لباسا رو از کجا میگیری چون منم گاه گداری برای ارمیا لباس میدوزم بعد هم میخواستم بدونم بچه گانه دوزی یاد گرفتی یا خیاطی معمولی
مامان مطهره
پاسخ
سلام مرسي عزيزم شما لطف داري در مورد مدل لباسا اينكه مدلهاش از خودمه ولي خب با الناجون وقتي ندارم كه بتونم مدلهايي كه تو ذهنمه واسش بدوزم طراحي دوخت خوندم خياطي معمولي ياد گرفتم تو مدرسهمرسي بهمون سر زدي
خان دایی مجید
14 آبان 93 11:02
جیگر دایی فدات بشم عکسهای خیلی قشنگی بود . سربازتم
مامان مطهره
پاسخ
نظر لفتطه دايي جوناقايي